راز اینهمه زندگی!

این امروز این رابطه این زیبائی این راستی این دوست داشتن عمیق و ساده ای که پی منافع شخصی نبوده و نیست آسان بدست نیومده! پشتش یه عالمه باور و اعتماد و زندگی و حادثه و آدم هایست که آمده اند و رفته اند یا آدم هایی که هنوز مانده اند و نگاهمان می کنند تا به رازمان پی ببرند.
گاه وحشتناک رنج برده ایم اذیت شده ایم از پیرامونی که اصلا و اصلا از جنس ما نبوده و نیست ولی ادامه داده ایم دعا کرده ایم آرزو کرده ایم خواسته ایم تلاش کرده ایم و صداقت و صداقت و دیدن و دیدن هی ما را به جلو برده به جلو... جلو ...جلو ....و همیشه و همیشه این نگاهمان به روبرو بوده که تا اینجا ما را اینچنین سبک ...سبک آورده و هی جنس مان را صیقل داده که انسانی تر و انسانی تر بیاندیشیم و در دیدن زیبایی ها اینهمه مهارت پیدا کنیم! ...چقدر قوی بودیم که نمردیم!...چقدر قوی بودیم که هی زنده و زنده تر شدیم.. اینهمه از باوری بود که به خودمان و حس مان و صداقت مان داشتیم...این ست که هی آرام و آرام تر .. هی صبور و صبورتر می شویم و هی دلمان می خواهد آهسته تر و آهسته تر گام برداریم....ما به راز بزرگ رفتن رسیدیم رفتنی که هیچ مقصدی انتهای مسیرش نیست و می داند همه زیبائی در همین راه است و در همین گام ها....راه...راه...راه....نگاه..نگاه..نگاه....مکث..مکث...وباز...راه....راز ما فاصله بی فاصله ماست که هی رازآلود و مهیج تر می کنه این راه و اینهمه زندگی و اینهمه راز را!