مذهب از اولش بر اساس نیازهای روحی بی پاسخ بود که شکل گرفت. بشری که احساس تنهایی می کرد و می ترسید از همه حوادث که هیچکدام چون امروز برایش طبیعی نبودند. بعد شد جزئی لاینفک از زندگیش. آرامش روحی اش را تامین می کرد. امروز هم هر کس مذهبی داره! حتی اگر اسمش بی مذهبی باشه! چون به هرحال هرکس نیاز به آرامش و تعادلی داره. بنابراین اصطلاح ضد مذهبی یکجورهایی بی معنیه!! اگر به مذهب مثل همه عوامل دیگر زندگی که همه در حال رشد و تکامل و اصلاح و بازبینی خود بوده اند نگاه کنیم بجای بر خورد با مذاهب از هر نوعش به طرفداری از تفسیر ها و تعبیر های جدید و نزدیک به دانش امروزی بر خواهیم خواست تا به همه آنانی که در کسب تعادل جدید و در سطحی بهتر نیاز دارند کمک کرده باشیم. بجای جنگ با مذهب باید از احترام آن سخن گفت و اینکه نباید آلوده به سیاست شود و بازیجه آن قرار بگیرد. آرام و مهربان و دلسوز باید گفت که مذهب را به خانه خودش برگردانیم . تا همه آرامش داشته باشند.
ﻧﻤﻴﺸﻪ اﺯ ﻛﻴﻨﻪ ﻭاﻧﺘﻘﺎﻡ ﺣﺮﻑ ﺯﺩ و ﻃﺮﻓﺪاﺭ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺑﻮﺩ! ﻧﻪ ﺗﺎ ﻛﻴﻨﻪ ﺗﻮ ﻗﻠﺐ و ﻗﻠﻤﺖ ﻫﺴت ﺗﻮ ﻫﻢ ﺩﺭ ﻫﻴﭻ ﺁﻳﻨﺪﻩ اﻱ ﻧﻤﻴﻮﻧﻲ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺭا ﺭﻋﺎﻳﺖ ﻛﻨﻲ.
حتما انتقاد و انتقاد ازخود و بالا بردن سطح پذیرش آن در فرد و جامعه از مهم ترین و راهگشا ترین خصوصیات انسان نوین و متکامله.
خانه مقدس مذهب
