ﻧﻤﻴﺸﻪ اﺯ ﻛﻴﻨﻪ ﻭاﻧﺘﻘﺎﻡ ﺣﺮﻑ ﺯﺩ و ﻃﺮﻓﺪاﺭ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺑﻮﺩ! ﻧﻪ ﺗﺎ ﻛﻴﻨﻪ ﺗﻮ ﻗﻠﺐ و ﻗﻠﻤﺖ ﻫﺴت ﺗﻮ ﻫﻢ ﺩﺭ ﻫﻴﭻ ﺁﻳﻨﺪﻩ اﻱ ﻧﻤﻴﻮﻧﻲ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺭا ﺭﻋﺎﻳﺖ ﻛﻨﻲ.

حتما انتقاد و انتقاد ازخود و بالا بردن سطح پذیرش آن در فرد و جامعه از مهم ترین و راهگشا ترین خصوصیات انسان نوین و متکامله.

27 آبان ماه 1383

کتاب نزدیکی از حنیف قريشی با ترجمه نیکی کریمی را می خونم. مسئله ای که اول جلب توجه می کنه و توی ذوق میزنه عکس نیکی کریمی در پشت جلد کتاب ویه عکس بزرگ هم از وی درون صفحات اول کتابه!!

نه اینکه از خانم نیکی کریمی خوشم نیاد بلکه برای چنین کتاب قشنگی و چنان نویسنده ارزنده ای درست نبود و نیست که مترجمش را از نویسنده گنده تر کرد! تعجب می کنم که چرا خانم نیکی کریمی چنین تبلیغی را پذیرفته است؟

به هر حال. من هنوز کتاب را تمام نکرده ام ولی خیلی از موضوع آن خوشم اومده واز خواندنش لذت می برم وترجمه اش هم بنظرم متوسط میاد!

دیروز رفتیم موزه هنرهای معاصر به  تماشای نمایشگاه باغ های ايرانی. خیلی خوب بود. لازمه یه بار دیگه هم برویم. چون فرصت نشد که همه کارها را بینیم. یه کار از گروهی سی نفره در یکی از سالن ها بود که خیلی خوشم اومد و دوست داشتم حداقل 2 ساعت برای دیدنش وقت بگذارم. فیلم کوتاهی نیز از خانم شیرین نشاط  به اسم ماهدخت نمایش می دادند که به دیدنش می ارزید.

بعد موزه رفتیم تئاترشهر!! و تو سالن قشقائی کاری از حمید امجد به اسم بی شیر و شکر دیدیم. کار خوبی بود و بعضی از بازی ها خیلی جذاب بودند. ولی  بنظرم بازی کسی که نقش یه گارسون افغانی تو کافی شاپ را داشت و تقریبا در تمام صحنه ها هم حضور داشت خوب نبود ویا به قیافه  اش نمی خورد.

چون بلیط کمیاب بود و ما در آخرین لحظه ها توانستیم آنر از یه فرد پشیمان بخریم موفق به گرفتن بروشور اسامی بازیگران و گروه نمایش نشدیم!

از انجائی که دیروز در عرصه هنری فرهنگی بسیارفعال بودم وقتی ساعت 10 شب رسیدم خانه و پس از شام یه فیلم ویدوئو سی دی هم به اسم ویلون قرمز دیدم که خوشبختانه اونهم راضی کننده بود. با زیرنویس انگلیسی. و کل داستان مربوط میشد به تاریخچه این ویلون که در بازار حراج هنری به قیمت یک میلیون ونهصدوپنجاه هزار دلاربقروش رسیده بود!