ﻧﻤﻴﺸﻪ اﺯ ﻛﻴﻨﻪ ﻭاﻧﺘﻘﺎﻡ ﺣﺮﻑ ﺯﺩ و ﻃﺮﻓﺪاﺭ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺑﻮﺩ! ﻧﻪ ﺗﺎ ﻛﻴﻨﻪ ﺗﻮ ﻗﻠﺐ و ﻗﻠﻤﺖ ﻫﺴت ﺗﻮ ﻫﻢ ﺩﺭ ﻫﻴﭻ ﺁﻳﻨﺪﻩ اﻱ ﻧﻤﻴﻮﻧﻲ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺭا ﺭﻋﺎﻳﺖ ﻛﻨﻲ.

حتما انتقاد و انتقاد ازخود و بالا بردن سطح پذیرش آن در فرد و جامعه از مهم ترین و راهگشا ترین خصوصیات انسان نوین و متکامله.

15 دی ماه 1383

رمان مرد تکثیر شده از ژوزه ساراماگو با ترجمه کیومرث پارسای را خوندم. رمان ساختاری محکم و قابل قبول داشت و ترجمه آن هم پذیرفتنی بود. ساراماگو سبک خاص خودش را دارد وهزاران نکته و مطلب را که در جای جای گوناگون درون ما گم شده اند یا دیده نمی شوند به سطح گوش وچشم ما می آورد بدون اینکه حرافی کرده باشد ویا نصیحت های قرن 18و19را تکرار کند!

این رمان همانند رمان کوری که بخاطر آن جایزه نوبل را گرفته بود موضوعی عجیب ودور از ذهن دارد که  با قدرت نویسنده بسیار طبیعی و رخ دادنی جلوه می کند. من از خواندنش لذت بردم هرچند سرانجامش بمن نچسبید! مثل سرانجام خیلی از رمان های دیگر که خودشان را دوست  داشته ام و از پایانشان خوشم نیامده است.

دارم فکر می کنم طرح ریزی پایان از آغاز بسیار مشکل تروپیچیده  تر است. آغاز کردن سخت است ولی به هر حال آغاز می شود و بعد هم رمان یا داستان خودشان مسئله را پیش می برند ولی از انتها هیچکس خبر ندارد و ساختن پایانی که به روند پشت سر گذاشته شده ضربه نزند خیلی دشوار است!

و شاید هم این منم که انتظار به پایان رسیدن لذتم را ندارم و برای هر نوع پایانی بهانه تراشی می کنم که خوب نبود یا ضعیف بود و یا......!!!!!!!

فیلم لولیتا برگرفته شده از رمان ناباکوف را  به کارگردانی آدریان لین را دیدم. و بخصوص از سی دی اولش و شروع فیلم لذت زیادی بردم. بازی دختر فیلم هم در نقش لولیتا بسیار عالی و دوست داشتنی بود. البته سایر بازی ها نیز قشنگ ودلچسب بودند. و بطور کلی فیلم فضاهای خوب زیادی داشت.

و لازم به گفتن نیست که به دلایلی که پیشتر هم در باره پایان ها گفتم دوست نداشتم به آن زودی تمام شود!!!!!!!! وپایانش لذت آغازش را خدشه دارکرد!

 انگارفیلم دیگری هم بر اساس همین رمان وبه همبن اسم توسط کوبریک ساخته شده. که خوب طبیعیه که از اون انتظار بیشتری داشته باشم. برام جالبه که ببینم.

 

خوبم. بهترم. و سعی می کنم تمرکز داشته باشم. یکی از ریشه های اضطراب و استرس من تو عدم تمرکز روی کاری ست که انجام می دهم..البته بطورناخودآگاه در ضمینه حرفه ام تمرکز کامل دارم ولی درفعالیت های دیگر مثل غذا خوردن ورزش کردن حرف زدن و....ذهنم به حال خود رها می شود و کلی مشکل گوارشی و عصبی ایجاد می کند. چه خوب خواهد شد که با آرامش وتمرکزغذا بخورم و در حرف زدن جملات  را آنهمه تکرار نکنم و به شنونده احساس تحت فشار بودن وخستگی ندهم! 

شاید نوشتن روش خوبی برای شناسائی این ضعف ها و کم کردنشان باشد!