ﻧﻤﻴﺸﻪ اﺯ ﻛﻴﻨﻪ ﻭاﻧﺘﻘﺎﻡ ﺣﺮﻑ ﺯﺩ و ﻃﺮﻓﺪاﺭ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺑﻮﺩ! ﻧﻪ ﺗﺎ ﻛﻴﻨﻪ ﺗﻮ ﻗﻠﺐ و ﻗﻠﻤﺖ ﻫﺴت ﺗﻮ ﻫﻢ ﺩﺭ ﻫﻴﭻ ﺁﻳﻨﺪﻩ اﻱ ﻧﻤﻴﻮﻧﻲ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺭا ﺭﻋﺎﻳﺖ ﻛﻨﻲ.

حتما انتقاد و انتقاد ازخود و بالا بردن سطح پذیرش آن در فرد و جامعه از مهم ترین و راهگشا ترین خصوصیات انسان نوین و متکامله.

20 آبان ماه 1384

يه صبح ديگه باز تو استکهلم. و باز در ميان تعجب اهالی شهر هوا آفتاب و دما بالای ۸درجه. ميگن کمتر سابقه داره که تا اين موقع از سال برف نياد.

من ضمن تقدير از برف واعطای ديپلم افتخار به آن سيمرغ بلورين را به اين پاييز تمام و کمال ميدهم!!!!! می دونم که پاييز تو کوههای درکه هم حال و هوای خاص خودش رو داره و کلی قشنگه ولی فکر کنم تنوع رنگی که اينجا می بينم خيلی بيشتر باشه!

اصلا چرا بايد مقايسه کرد! اين چه بيماريه که بعضی ها مثل من دارند و هی درحال مقايسه کردنند! هر مکانی نه تنها ويژگی ها ی خود را داره و در زيبائيش و حسی که القا ميکنه می تونه منحصربفرد باشه بلکه همان مکان هم ميتونه در لحظه های مختلف کاملا متفاوت و با يه نوع حس ديگه همراه باشه.

و می خوام بگم ظريف بودن مقايسه ميتونه در مقوله هنر و هنرمند و کلا هر بحث اجتماعی و انسانی هم مطرح باشه و  اگر قراره مقايسه يه نوع امتيازدهی و قضاوت  تبديل بشه بسيار حساس و خطرناکه ولی اگر به نوعی بخاطر محدوديت در امکانات انتخاب محسوب بشه خوب چاره ناپذيره و البته طبيعي.

از خودم انتقاد ميکنم که در همين وبلاگ بارها و بارها کسانی را باهم مقايسه کرده ام که اصلا ميتونسته هيچ ربطی نداشته باشه. اون هم بصورت قضاوتی احساسی و خيلی سريع. ديدن اشکالات و مطرح کردن انتقاد يه مطلبه و نتيجه گيری و قضاوت يه مطلب ديگه. و متاسفانه اکثريت ما عادت به قضاوت داريم بدون اينکه ياد گرفته باشيم قضاوت نياز به مقدمات و اطلاعات و دانش بسيار زيادی داره که ممکنه ما فاقد آن باشيم. 

پارگراف سبز من مويد همين مطلبيه که اشاره کردم!! من هم يکی از اون اکثريت!!!!