ﻧﻤﻴﺸﻪ اﺯ ﻛﻴﻨﻪ ﻭاﻧﺘﻘﺎﻡ ﺣﺮﻑ ﺯﺩ و ﻃﺮﻓﺪاﺭ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺑﻮﺩ! ﻧﻪ ﺗﺎ ﻛﻴﻨﻪ ﺗﻮ ﻗﻠﺐ و ﻗﻠﻤﺖ ﻫﺴت ﺗﻮ ﻫﻢ ﺩﺭ ﻫﻴﭻ ﺁﻳﻨﺪﻩ اﻱ ﻧﻤﻴﻮﻧﻲ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺭا ﺭﻋﺎﻳﺖ ﻛﻨﻲ.

حتما انتقاد و انتقاد ازخود و بالا بردن سطح پذیرش آن در فرد و جامعه از مهم ترین و راهگشا ترین خصوصیات انسان نوین و متکامله.

14 دی ماه 1384

خب من کتاب نوشتن با دوربین را که مصاحبه پرویز جاهد با ابراهیم گلستان بود را تمام کردم. گلستان هنوز عصبانیه ! از موقعی که خودش را شناخت عصبانیه! از دست این مردم از فرهنگی که هنوز رها مون نکرده از کلیشه گری و ادا وتظاهری که درگیرش هستیم عصبانیه! از اینکه بشدت تحت تاثیر تبلیغات ودارو دسته بازی قرار می گیریم عصبانیه! از همه کسانی که برای خودشان تبلیغ می کنند وبرای کسب شهرت هر کاری ازدستشون براومده انجام دادند عصبانیه! از این قهرمان سازی ما از بت پرستی ما از سیاه وسفید دیدن ما از فکر  نکردن ما و از تکرار هزارباره اشتباهات عصبانیه! اونقدر عصبانیه که برای شکستن قهرمان و قهرمان سازی گاه حرف هایش شکل خاله زنک پیدا می کنه! اون دل ما رو میشکونه وقتی همه خاطراتش را از قهرمان های ما میگه! شاملو را نقد نمی کنه فحش میده! یعنی مصاحبه گر هی اون رو انگولک می کنه و نظر او را مرتب راجع به موضوعات ومطالب وافراد بطور پراکنده وبی ربط می پرسه و اون هم سریع با همون حالت عصبانی جواب می ده! من تردیدی ندارم که با شاملو مشکل داره اگرچه ممکنه واقعا نسبت به کارهایش هم انتقاد داشته باشه. این مشکل ممکنه در ارتباط با فرو غ فرخزاد باشه! یعنی یه حسادت ظریف و عاشقانه قدیمی!! ولی اینها ربطی به من نداره! کلیت حرف های گلستان درسته و مسائل را هم خوب می فهمه و این شانس را داشته که بجای رنج بردن وخودخوری عصبانی بشه! اگر صادق هدایت به درون می ریخت او به بیرون می ریزه! چرا باید سرزنشش کرد که 40 سال پیش جل و پلاسش را جمع کرد و رفت؟ وقتی هنوز همون دارودسته بازی و همون تبلیغات نادرست و  همون رفیق بازی ها و نون قرض دادن ها در سطح وسیعتر ادامه داره. یکی از خودش مایه می گذاره تا آخر تا وضعیت موجود را عوض کنه و یکی میگه من فقط حرف خودم رو می زنم وسعی می کنم خودم آدم درستی باشم! گلستان حتما اون دومیه است.

این آقای جاهد هم اگر مصاحبه نکرده بود لطمه ای به تاریخ ادبیات وهنر ایران نمی خورد! گو اینکه من از این کتاب خیلی استفاده کردم!!! من که حاضر نبودم اونقدر با ترس ولرز و به قیمت سازش دائمی و پنهان کردن عقاید خودم با چنین پیرمرد عصبانی مصاحبه کنم! و پیرمرد را مجبور کنم که  3 یا 4 بار بگوید که شاملو سه بار برای کار نزد من اومد وراهش ندادم!!! ویا شاملو فرق نقطه و ویرگول را نمی دانست!!

من شخصا ترجیح می دهم آثار  هنرمندان را ملاک ادعایشان در هنرشان قرار دهم. بنابراین باید که بتوان از روی فیلم ها وداستان ها و فعالیت های گلستان یا هرکس دیگر به درون او وارزش و جایگاهش دست پیدا کرد.

واقعیت اینه که یه دسته ضمن هنرمند بودن مبلغ زرنگی هم برای خودشان هستند مثل شاملو وکیارستمی  و یه عده کمی هم به هر دلیل فقط کارخودشون را می کنند مثل سهراب سپهری یا علی  حاتمی و خیلی ها هم بجای کار هنری به کار شهرت طلبی مشغولند و  از ابتدا هم غیر این هدفی نداشته اند که لزومی بر اسم بردنشان نمی بینم.