ﻧﻤﻴﺸﻪ اﺯ ﻛﻴﻨﻪ ﻭاﻧﺘﻘﺎﻡ ﺣﺮﻑ ﺯﺩ و ﻃﺮﻓﺪاﺭ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺑﻮﺩ! ﻧﻪ ﺗﺎ ﻛﻴﻨﻪ ﺗﻮ ﻗﻠﺐ و ﻗﻠﻤﺖ ﻫﺴت ﺗﻮ ﻫﻢ ﺩﺭ ﻫﻴﭻ ﺁﻳﻨﺪﻩ اﻱ ﻧﻤﻴﻮﻧﻲ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺭا ﺭﻋﺎﻳﺖ ﻛﻨﻲ.

حتما انتقاد و انتقاد ازخود و بالا بردن سطح پذیرش آن در فرد و جامعه از مهم ترین و راهگشا ترین خصوصیات انسان نوین و متکامله.

11 اسفند ماه 1384

چهارراه پاسداران- کرایه های مسیر پیچ شمیران-یه راننده نسبتا گردن کلفت- یه آقای معمولی با گردن معمولی تر سرنشین جلو- من و 2 خانم حدود 45 تا 50 سال سرنشینان عقب - ترافیک شدید

راننده دور که زد و از فرعی پیچید تو اصلی نزدیک بود با یه پژو 206  که  راه مستقیمش را می آمدتصادف کند. راننده زن بعنوان اعتراض به سرعت راننده ما هنگام پیچیدن دست گذاشت روی بوق.

و راننده در را نیمه باز کرد و گفت خفه شو زنیکه! کی گفته راننده گی کنی؟! بلد نیستی بیخود سوار میشی احمق و....... وبعد شروع کرد به ادامه فحش ها و سخنرانی برای ما!! که حتما تائید و آفرین ما را هم میخواست! آخه انگار رسمه که  مسافرها همیشه از راننده طرفداری کنند که زودتر به کارشان برسند!   

من خیلی عصبانی شدم و با صدای بلند و لحنی درخور به راننده گفتم اولا تقصیر تو بود دوما اگر راننده مرد بود هم این حرفارا می زدی؟ وسوما مطمئن باش اگر یه آدم گردن کلفت طرف صحبتت بود از ماشین می کشیدت پائین و یه کتک مفصل بهت می زد!! راننده خیلی جا خورد و گفت : شما بیخودی طرفداری نکن! نشنیدی به من چی گفت!!! گفتم البته حق با اون بود چون راه خودش را می آمد. و ضمنا صحیح نیست آدم با یه خانم اینطور صحبت کنه اونم در حالی که خودش خطاکاره.

راننده همینطور دیگه به حرف زدن ادامه داد که... پیغمبر گفته روزی میرسه که زنان سوار مرکب میشن و امام زمان هم همون موقع ها ظهور میکنه! ...و من با زن بد نیستم ولی هرکس برای کاری ساخته شده!... همونطور که من نمی تونم بافتنی ببافم اوناهم نمی تونن رانندگی کنن! ...زن باید بشینه تو خونه..البته من مخالف کار کردن زنا نیستما!! ...من هیچی نگفتم . تا آخر مسیر سکوت کردم و راننده پشت سر هم جملاتی را ردیف می کرد که اولا تهمت لمپنی و مردسالار ی را از خودش دور کنه و ثانیا یه کلمه دیگه از من بشنوه!!...و من  ساکت از پشت پنجره بیرون را نگاه می کردم.

یاد تکیه کلام شعرگونه شاعر شیرازی مرحوم آقائی افتاده بودم بحث کردن با تو می دانم آخر به دعوا می کشد