ﻧﻤﻴﺸﻪ اﺯ ﻛﻴﻨﻪ ﻭاﻧﺘﻘﺎﻡ ﺣﺮﻑ ﺯﺩ و ﻃﺮﻓﺪاﺭ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺑﻮﺩ! ﻧﻪ ﺗﺎ ﻛﻴﻨﻪ ﺗﻮ ﻗﻠﺐ و ﻗﻠﻤﺖ ﻫﺴت ﺗﻮ ﻫﻢ ﺩﺭ ﻫﻴﭻ ﺁﻳﻨﺪﻩ اﻱ ﻧﻤﻴﻮﻧﻲ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺭا ﺭﻋﺎﻳﺖ ﻛﻨﻲ.

حتما انتقاد و انتقاد ازخود و بالا بردن سطح پذیرش آن در فرد و جامعه از مهم ترین و راهگشا ترین خصوصیات انسان نوین و متکامله.

7 اردیبهشت ماه 1385

عشق چیه؟ ازدواج چیه؟ دوست داشتن چی؟ عادت باهم بودن چی؟ وابسته شدن خوبه یا بد؟ خوبه به عشق برسی یا نه؟ حسرت دوست وفاداریه که همیشه باهات میمونه و عشق رو تروتازه نگه میداره یا بیماریه که چشمات رو تا ابد بسته نگه میداره وفریبت میده تا کسی  رو هرگز اونطور که واقعیت داره نشناسی! دوست من گفت اولین عشق هرگز فراموش نمیشه و به همون شکل تو ذهن باقی میمونه. من گفتم بشرطی که هرگزامکان رسیدن به اون برات پیش نیومده باشه!! چون من هیچ حسرتی در مورد اولین عشق بلند خودم ندارم چرا  که خوشبختانه بهش رسیدم و تمام امکانات فانتزی ساختن را از دست دادم. نمی گویم متاسفانه چون دوست نداشتم هنوز عشقی را بزرگ بدارم که امروز می دونم هرگز اون عظمتی را نداشت که ممکن بود من در ذهن بسازمش!

می خوام بگم حسرتی نیست که فکر کنم اگر ازدواج نکرده بودیم عشق به همون تازگی باقی می موند!! نه عشق تو لحظه زاده میشه و همیشه وهر لحظه هم ما در موقعیت عاشق بودن قرار نداریم. پایه اصلی عاشق شدن خود ما هستیم.درون ماست. و بیرون بهانه ایست برای حس کردن درون. یعنی هنـر , ادبیات و آدم ها همه بهانه بیرون ریختن احساسات ما هستند.

چه فلسفه آروم کننده ای! اینکه این ما هستیم که می تونیم عاشق شویم و لذت ببریم. یعنی عاشق شدن زیباتر و حقیقی تر از مورد عشق واقع شدنه. مورد عشق واقع شدن می تونه خودخواهی سطحی باشه که لذتش هم در همون سطح می مونه و عاشق شدن مفهوم عمیقیه که از همه حس زیبایی شناسی وجودی ما در میاد