ﻧﻤﻴﺸﻪ اﺯ ﻛﻴﻨﻪ ﻭاﻧﺘﻘﺎﻡ ﺣﺮﻑ ﺯﺩ و ﻃﺮﻓﺪاﺭ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺑﻮﺩ! ﻧﻪ ﺗﺎ ﻛﻴﻨﻪ ﺗﻮ ﻗﻠﺐ و ﻗﻠﻤﺖ ﻫﺴت ﺗﻮ ﻫﻢ ﺩﺭ ﻫﻴﭻ ﺁﻳﻨﺪﻩ اﻱ ﻧﻤﻴﻮﻧﻲ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺭا ﺭﻋﺎﻳﺖ ﻛﻨﻲ.

حتما انتقاد و انتقاد ازخود و بالا بردن سطح پذیرش آن در فرد و جامعه از مهم ترین و راهگشا ترین خصوصیات انسان نوین و متکامله.

20 شهریور ماه 1385

از اون موقعی که اومدم اینجا این دومین گزارشی در مورد ایران بود که بطور اتفاقی از کانال رسمی کانادا می دیدم. بسیار مزخرف و الکی. هرکی یه دوربین دستش می گیره و همینطور بدون هیچ مسئولیتی یه چرت و چرتی فیلمبرداری می کنه و میاره اینجا تا اونا هم این مزخرفات رو پخش کنند. حالا می فهمم که چرا یه سری از دوستان خوب خارج نشین من اونروزها می گفتند از فیلم های جشنوار های و جایزه بگیر ایرانی خوشمون نمیاد.

یارو برای گرفتن یه امتیاز حاضره دست به هر کاری بزنه که اینا خوششون بیاد. اون فیلم مزخرف در مورد فحشا و اعتیاد تو ایران که حالمو بهم زد. کارگردان احمق سوئد نشینش جوری برخورد کرده بود که انگار ایران تنها جای دنیاست که فحشاء و اعتیاد توش اون شکلیه

جز 4 تا کوچه کثیف و چند تا آدم بدوی هیچی نشون نداده بود! انگار هیچ چیز دیگه نداریم.

مگه اینجا از اونا که اون نشون داده بود پیدا نمیشه؟

یعنی مسئله ما اینه؟

حد توقعات و فرهنگ و دانسته های مردم ما را اونقدر میارن پایین که اصلا غیر قابل تصوره.

آخه احمق جان مثلا فیلمساز تو داری به خودت هم توهین می کنی.

آخه خود زنی بدتر از این هم میشه؟ خیلی وحشتناکه! فکر نمی کنم که هیچ ملتی تو دنیا به اندازه مااینقدر خودزنی کرده باشه!

و......

چرا فکر نمی کنیم وقتی مردم خودمون رو دزد و بد جلوه می دیم  داریم محیط زندگی و اعتبار خودمون رو خراب می کنیم

من فقط نود روزه که اینجام و پنجاه روزه که کار می کنم. با سه ایرانی دیگه بعد از من اومدن اینجا  میشیم چهار نفرکه تو بخش تولید مشغولیم. قبل از ما هیچ ایرانی دیگه ای اینجا کار نکرده ا. ما سعی می کنیم طوری کار کنیم که در آینده هر وقت صحبت از استخدام نیروی تازه شد ایرانی را در اولویت قر ار بدهند.

و....

می خوام بعدا یه مقدار در مورد روزنامه و مجلات ایرانی که اینجا منتشر می شوند بگم. ولی در ادامه صحبتم که در مورد فیلم بود بگم که یه نفر به اسم رامین مهجوری اینجا دوتا برنامه تلویزیونی یکی به زبان فارسی و یکی به زبان انگلیسی داره و انگار یه برنامه رادیویی هم داره که من تاکنون گوش نکرده ام

اجرای رامین بسیار خواب آلود و خسته کننده است  و مثل بقیه ایرانی های داخل و خارج زیاد حرف می زنه و هی تکرار. و گزارشگر برنامه خانمسالومه نیز بیشتر به خودش توجه داره تا گزارشی که قراره برای کانادای هفتاد دو ملت پخش بشه.

و البته بی انصافی نکنم که رامین اتنخاب های خوبی تو پخش و معرفی فیلم  و شعر داره و شعر را هم دلچسب دکلمه می کنه .

و می خواستم بگم که امروز برنامه ای راجع به آقای امیر کوشکانی موزیسین و نوازنده تار پخش شد من خیلی خوشم اومد. هم از کارهای موسیقی این موزیسین با استعداد و هم از حرف ها و برنامه های امروز و آتی اش برای موسیقی ایرانی.

و ربط همه حرفام اینه که هر چهره ای که از فرهنگ و ملیت مون نشون بدیم  دودش یا اعتبار ش به خودمون برمیگرده. و کمک می کنه که مسائلمون تو خارج و داخل بهتر حل بشن.

و....

و دیروز مه و سکوت و فضای کوهستان مرا به گریه انداخت از بس که استثنائی بود.

و امروز بهانه ایکه  موسیقی و رقص را به کنار ساحل کشانده بود: بیست و یکمین سالگرد برگرداندن ماهی های سالمون به خونه اشان که رودخانه نورث ونکوور و آبهای نزدیک ونکوور باشه!!