ﻧﻤﻴﺸﻪ اﺯ ﻛﻴﻨﻪ ﻭاﻧﺘﻘﺎﻡ ﺣﺮﻑ ﺯﺩ و ﻃﺮﻓﺪاﺭ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺑﻮﺩ! ﻧﻪ ﺗﺎ ﻛﻴﻨﻪ ﺗﻮ ﻗﻠﺐ و ﻗﻠﻤﺖ ﻫﺴت ﺗﻮ ﻫﻢ ﺩﺭ ﻫﻴﭻ ﺁﻳﻨﺪﻩ اﻱ ﻧﻤﻴﻮﻧﻲ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺭا ﺭﻋﺎﻳﺖ ﻛﻨﻲ.

حتما انتقاد و انتقاد ازخود و بالا بردن سطح پذیرش آن در فرد و جامعه از مهم ترین و راهگشا ترین خصوصیات انسان نوین و متکامله.

30 فروردین ماه 1364

خود را از اندیشه ای کور و بسته آزاد کردم.فکری که به غلط و بدلیل احساس های جوانی مرا به راهی کور می کشاند.و همه نیروهای درونی مرا بسته بود.فکری که شعر مرا خفه می کرد. فکری که احساسات زیبا را زندانی می کرد. فکری که آزادی مرا گرفته بود. یادم هست که من همیشه از این مسئله رنجی درونی را حس می کردم. حس می کردم که دستان مرا بسته اند. و واقعا همینطور بود. و حال با همه اندوهی که تا کنون خورده ام خوشحالم که از آن جریان غلط سال هاست!! دور شده ام و جدا. جریان غلطی که ه...ر روز در منجلاب تازه ای فرو می رود. و بیشتر خود را در زنجیرهای خود میپیچد.جریانی که از تهران تا پاریس هر روز بیشتر در گل فرو رفت. و اوج این حرکت منفی را از ترور شروع کرد تا به حرکات پوچ و مسخره امروز در پاریس رسید. اندیشه ای که آنقدر از مردم بدور افتاده است که ازدواجی را انقلاب دوم می نامد! بعد از آنهمه قربانی ها.
بگذریم من همیشه در جهت آزادی خویش حرکت کرده ام. از هر قید و بندی. البته تا آنجا که با عواطف انسانی درگیر می شود.آزادی من بری آن بوده است که اندیشه ای آزاد داشته باشم. تا قادر باشم آزادانه برای خود و در حیطه خود بیناندیشم تصمیم بگیرم و نظر بدهم. من معتقدم آزادی هر انسانی به اندازه ای ست که خود می خواهد. این ماهستیم که برای خود می توانیم آزاد باشیم یا نه! خود ما هستیم که آزادی را از خویش می گیریم. اندیشه ای را زنجیر می کنیم. زنجیر های کهنه و پوچ!
زنجیرهایی که بدان آگاهی داریم ولی توان مقابله با آن را نداریم. یعنی در خود نمی بینیم. اینروزها زیاد می شنویم که می گویند آزادی نیست. آری ولی اگر بود با آن تو چه می خواستی بکنی؟ آزادی هدیه ای نیست که به کسی بدهند و اگر هم دادند کار هر کس نیست که از آن بهره جوید. آزادی واقعی را فقط خود شخص می تواند به خودش بدهد!آری این خود شخص است که برای خویش اندیشه ای آزاد را تضمین می کند. و با کند از بستگی های باز دارنده است که می توانم آزادی خویس را بدست بیاورم... من بدون اینکه بخود دروغ گفته باشم می گویم که آزاد نیستم. و بیش از آنچه که آزادی را از من گرفته باشند خود من خویش را به زنجیر کشیده ام. من بیشترین ظلم را خودم در حق آزادی کرده ام. من در ساختن رابطه ای درست و مثبت بین عشق و ازادی و بین همه مفاهیم احساسی و منطقی زندگی با آزادی کاملا ناموفق بوده ام و این یک واقعیت است...