ﻧﻤﻴﺸﻪ اﺯ ﻛﻴﻨﻪ ﻭاﻧﺘﻘﺎﻡ ﺣﺮﻑ ﺯﺩ و ﻃﺮﻓﺪاﺭ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺑﻮﺩ! ﻧﻪ ﺗﺎ ﻛﻴﻨﻪ ﺗﻮ ﻗﻠﺐ و ﻗﻠﻤﺖ ﻫﺴت ﺗﻮ ﻫﻢ ﺩﺭ ﻫﻴﭻ ﺁﻳﻨﺪﻩ اﻱ ﻧﻤﻴﻮﻧﻲ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺭا ﺭﻋﺎﻳﺖ ﻛﻨﻲ.

حتما انتقاد و انتقاد ازخود و بالا بردن سطح پذیرش آن در فرد و جامعه از مهم ترین و راهگشا ترین خصوصیات انسان نوین و متکامله.

26 فروردین ماه 1392

امروز صبح هم مثل دیروز ساعت 7:50 دم در بودم برای دویدن. نه اینکه نمی تونستم 6:50 اونجا باشم بلکه تصمیم گرفتم شنبه و یکشنبه ها را یه ساعت دیرتر بزنم بیرون تا یه فرقی با روز های دیگه ام باشه! 

همینطور که تو ساحل می دویدم و  به مناظر سمت راست به درخت های تنومند که به فاصله از هم ایستاده بودند و هریک شکل و شمایل خاص خودشان را داشتند نگاه می کردم بخودم گفتم اگر از من پرسیده بودن که چه می خواهی باشی و کجا می گفتم درختی بسیار بلند بالا کنارساحل با مناظر کوهها و جنگل های چسبیده به اقیانوس! درست همینجا مثل همین درخت. ببین چه حالی داره می کنه این درخت!‌چه زیباست! چقدر میتونه ببینه. چقد رخاطره چقدر زندگی چقدر ارتباطات ساده و عاشقانه با پرنده هائی که می آیند و میروند. با آدم هائی که اصلا حواسشان نیست. ارتباط یکطرفه دیدن و دوست داشتن. نمی دونند و نمیبینند که دوستشان دارم ودلم میخواد از خودشون بیا بیرون فقط برای یک لحظه هم که شده نگاهی کنند به من و آسمان و پرنده ها و این چمن های زیرپا و گلهای کوچک یکروزه.

همینطور که تو ساحل می دویدم گفتم چقدر دیدنی هست که نمیبینیم و چقدر شنیدنی که نمیشنویم و چقدر آرامش که برای داشتنش تلاشی نمی کنیم

یکنفر با سرعت بیشتری نفس زنان از کنار من گذشت و من فکر کردم من فقط با خودم مسابقه میدهم! با ریتم خودم میدوم و  تلاش میکنم فقط رکورد خودم را بشکنم! 

 

Charlie Wilson War