ﻧﻤﻴﺸﻪ اﺯ ﻛﻴﻨﻪ ﻭاﻧﺘﻘﺎﻡ ﺣﺮﻑ ﺯﺩ و ﻃﺮﻓﺪاﺭ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺑﻮﺩ! ﻧﻪ ﺗﺎ ﻛﻴﻨﻪ ﺗﻮ ﻗﻠﺐ و ﻗﻠﻤﺖ ﻫﺴت ﺗﻮ ﻫﻢ ﺩﺭ ﻫﻴﭻ ﺁﻳﻨﺪﻩ اﻱ ﻧﻤﻴﻮﻧﻲ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺭا ﺭﻋﺎﻳﺖ ﻛﻨﻲ.

حتما انتقاد و انتقاد ازخود و بالا بردن سطح پذیرش آن در فرد و جامعه از مهم ترین و راهگشا ترین خصوصیات انسان نوین و متکامله.

30 تیرماه 1392

امروز با درد بسیار شدی کتف بود که بیدارشدم. و در واقع با همین دردو خستگی های دیگه خوابیده بودم. خستگی که مربوط میشد به 23 دور رفت و برگشت بدون استاپ که سی و یکدقیقه طول کشیده بود و همه رکوردهای خودم را جابجا کرده بود! نیم ساعت بعدش را هم به شنای ارام و ورزش در اب و یه جور یوگای مخصوص خودم گذرونده بودم! بعدش هم با نوشا تو اقیانوس دوبار تو آبی که سرد بود شنا کرده بودیم. من دوبار سنگین (با مقیاس خودم!) شنا کنان دورتر در اغوش اقیانوس رفته بودم و دست و پای سختی زده بودم برای برگشتن! و همه اینها طبیعی بود که من را خیلی خسته کرده باشند و صبح با درد کتف بیدار شده باشم.! ولی این درد باعث نشد که به استخر نروم و شنا نکنم. فکر کرده بودم خب خیلی سبک شنا می کنم و کمتر از هر روز !  2 دور سه چهار هشت نه شد دوازده. این دیگه بس بود و انتهای کار! نه بدنم دلش میخواست ادامه بده و شاید هم روانم بود که نمی خواست بایسته! ادامه دادم سیزده چهارده شانزده هیجده بیست و یک بیست و سه ! بیست چهار را هم رفتم و یه رکورد دیگه سی و سه دقیقه ای برای خودم! نه خسته نبودم! دردکتفی دیگر نبود! پاسخش را داده بودم! پاسخم را گرفته بودم از ذهنی که می گفت حتی این دردهای عضلانی هم با حرکت و خواستن هست که آرام میگیرند! نشستن و ناله و شکایت کردن و هیچ حرکتی در جهت حل مشکل نکردن فقط ما را تبدیل به یه آدم قرقرویی می کنه که بیشترین آسیبش به خودمون میرسه. آگر از اوضاعمون راضی  نیستیم اگر احساس خوشبختی نمی کنیم اگر فکر می کنیم که حق ما بیش از ا ینهاست خب باید کاری بکنیم. نمیشه همینطور نشست و قر زد  و از بخت بد شکایت کرد و قیافه ناراحت و غمزده همیشگی گرفت ! خوبه اطرافیان ما هم برامون از این قیافه های عبوس و ناراضی و یا افسرده بگیرند؟! مطمنا که با دیدن آنان خوشحال نخواهیم شد. اگر فقط و فقط یه کم هم بخواهیم و هم باور داشته باشیم که همیشه راهی وجود داره و قدمی در راه حل مشکل برداریم حتما و حتما احساس بسیار بهتری خواهیم داشت حتی اگر مشکل مون با تمام قد و وزنش هنوز باقی باشه!