ﻧﻤﻴﺸﻪ اﺯ ﻛﻴﻨﻪ ﻭاﻧﺘﻘﺎﻡ ﺣﺮﻑ ﺯﺩ و ﻃﺮﻓﺪاﺭ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺑﻮﺩ! ﻧﻪ ﺗﺎ ﻛﻴﻨﻪ ﺗﻮ ﻗﻠﺐ و ﻗﻠﻤﺖ ﻫﺴت ﺗﻮ ﻫﻢ ﺩﺭ ﻫﻴﭻ ﺁﻳﻨﺪﻩ اﻱ ﻧﻤﻴﻮﻧﻲ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺭا ﺭﻋﺎﻳﺖ ﻛﻨﻲ.

حتما انتقاد و انتقاد ازخود و بالا بردن سطح پذیرش آن در فرد و جامعه از مهم ترین و راهگشا ترین خصوصیات انسان نوین و متکامله.

28 مرداد ماه 1392

امروزبهتربودم ولی نه کاملا سرحال. یه ساعتی کنارساحل قدم زدم صبح. و بعدازظهر هم همینطور. و بعد با نوشا و حمید رفتیم بار داور و بچه ها ی دیگه هم اومدند اونجا. یعنی وحید و کیوان وآیدا دریا حمید دو و نیره و عباس و مریم. همه اونهائی که قراره باهم هفت سپتامبربریم یه هفته مکزیک مثل دوسال گذشته. البته سال اول جمع ما شش نفره بود که با شش نفره پارسال کمی فرق میکرد. فقط این نوشا و من و وحید بودیم که پای ثابت هرسال و امسال هستیم. نگاه که میکنم هی جمع ما نسبت به اوائل ایرانی ترشده تو مسافرت ها و کمپینگ ها. و حتی میشه گفت مثل سابق دوستان غیر ایرانی رو به مسافرت دعوت نمیکنیم!! احساسمون اینه که نه ما راحتیم و نه اونها!  چون دلمون میخواد تو تفریح و استراحت راحت باشیم و نگران فارسی حرف زدن و سوءتفاهم نشدن نباشیم!  اینطوریه که بتدریج هر ملیتی میره تو خودش!! البته هنوز میشه به مسافرت های چند ملیتی رفت ولی ترحیحا باید طوری باشه که تقریبا هیچ اکثریتی وجود نداشته باشه تا همه با هم فقط انگلیسی صحبت کنند! خب حتما هرسفری مشخصات خودش رو داره و نوع کیف کردن توش با سفر دیگه ای که ترکیب جمعیتی دیگه ای داره فرق میکنه. ولی به هرحال اگرقرارباشه فول کیف و کوک باشه چاره ای نیست که خودمون باشیم و خودمون!  عصری هم همینطور بود. یه تمرین برای همسفر شدن بیست روزدیگه! دونفرمون یه جورهایی خیلی جدیدن! یعنی پند ماه نمیشه که اومد تو جمع ما ! البته یه امتحان سفر دو روزه را قبلا پس داده اند و چندتا مهمونی و چند شب هم تو جمع ساحلی  و یه دوتا کمپینگ یه روزه! ولی خوب سفر یه هفته ای اونهم به یه مملکت دیگه و تصمیم های جمعی تفریحی گرفتن یه چیز دیگه ست که مسائلش بیشتره و صبر و حوصله بیشتری میخوادتا همه رابطه ها تا آخر خوب پیش برند و بعد سفر هم ادامه پیدا کنند!! همینجاهاست که باید کارجمعی را یاد گرفت و فرهنگ باهم بودن را ارتقاء داد و به فضاهای یکدیگراحترام گذاشت و روحیه مثبت را در جمع تقویت کرد.