خیلی وقت ها پیش میاد که تصمیم میگیرم اینجا را تعطیل کنم و لی باز تعطیل نمی کنم و هی هوس نوشتن توهمینجا می کنم. همینجا که یه عالمه ازش خاطره دارم. کلی دوست پیدا کرده ام و کلی روزهای خوب داشته ام باهاش. اگرچه نود درصد و یا بیشتر کسانی که باهم شروع کردیم اینجا نوشتن دیگر نیستند و هیچ خبری هم ازشون ندارم. میشه گفت من از همون اولین روزهایی که پرشین بلاگ درست شد وبلاگم را افتتاح کردم. ولی یه روز که حالم خو.ب نبود و از دست زمین و زمان و محیط و همه چیز خسته شده بودم در یه تصمیمم ناگهانی چند سال از نوشته ها را از بین بردم که الان بشدت پشیمانم!! حالا بگو اقلا یه کپی برای خودت میگرفتی!! خلاصه وقتی عصبانی میشید یا نا امید و یا به هرحال تصمیم مخربی میگیرید یه لحظه مکث کنید و حداقل راه بازگشتی را باقی بگذارید!
سه روز هست که ونکوور هوای آفتابی خوبی داره با اینکه سراسر کانادا را برف و سرما و یخ کم سابقه گرفته! و من حسابی از این روزهای آفتابی بهره بردم و تا میشد قدم زدم و آفتاب گرفتم و کیف کردم. ناگفته نگذارم که روز اول ژانویه هم پریدم تو اقیانوس و شنا کردم!! دما حدود 4تا 6 درجه بالای صفر و هوا ابری و کمی بارانی بود. این رسم هرساله ای هست که اول ژانویه اجرا میشه. یه چهل پنجاه نفری واقعا تو آب و شنا و یه عده ای هم تا کمر تو آب و عده ای دیگری فقط لخت در ساحل و عمده جمعیت هم در حال تماشا و تشویق! به هرحال حس بسیار خوبی بود ولی میبایست با آمادگی بیشتر و کمی مجهز تر میرفتم!
