آی چقدر دلم برات تنگ شده!
چقدردوستت دارم!
چقدر دوست دارم تو چشات نگاه کنم
چقدر دوست دارم دستاتوبگيرم
چقدر دوست دارم باهات برقصم
چقدر دوست دارم مث من راحت باشی
چقدر دوست دارم که فکر کنی هيچ مرزی وجودنداره برا دوست داشتن
چقدر دوست دارم که بفهمی که ميشه يه نفرديگه غير من روهم دوست داشته باشی!
چقدر دوست دارم که بفهمی ميشه عاشق تو بود و عاشق خيلی های ديگه
چقدر دوست دارم بدونی که ما عشق روهيچوقت خسيس نشناخته ايم
چقدر دوست دارم که بدونی ما آزادترين زوج دنيايیم
بدونی که ما عشق روتو رهائی ش دوست داريم
بدونی که ما آويزون هم نيستيم
بدونی که ما دروغ های عاشقانه بهم نمی گيم
بدونی که ما فهميديم که دوست داشتن يه نفر ديگه از هيچ چيزاز عشق کم نمی کنه
که ما نياز داريم هی به دوست داشتن و دوست داشتن
دوست داشتن کسان ديگه
چيزای ديگه
ما نمی خواهيم عشق روتوخونه مون زنده بگورکنيم
ما نمی خواهيم عشق روتوعادت بکشيم و بگويیم صدات درنياد
وای چقدر دوست دارم نه تنها تو بلکه خيلی های ديگه
خيلی های ديگه که ما دوستشون داريم بدونن اگر حس مالکيت نداشته باشند
ما هيچ مرزی نداريم!
مابهم حس مالکيت نداريم
ولی چرا ديگران ديگرانی که ما رو دوست دارن
می خوان که مال اونا باشيم!!
فقط مال اونا!!!!!!!!!
وای بيا اين مال تو بودن
مال من بودن رو بردار
بيا بدون اينکه بخواهی صاحبم باشی دوستم داشته باش
ما هميشه عشق رو بی مالکيت خواستیم! بی صاحب بودن!
ما اينطوری هستيم! يعنی خواسته ايم که اينطوری باشيم
وای چقدر دلم می خواد همينطوری تا صبح بنويسم
