ﻧﻤﻴﺸﻪ اﺯ ﻛﻴﻨﻪ ﻭاﻧﺘﻘﺎﻡ ﺣﺮﻑ ﺯﺩ و ﻃﺮﻓﺪاﺭ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺑﻮﺩ! ﻧﻪ ﺗﺎ ﻛﻴﻨﻪ ﺗﻮ ﻗﻠﺐ و ﻗﻠﻤﺖ ﻫﺴت ﺗﻮ ﻫﻢ ﺩﺭ ﻫﻴﭻ ﺁﻳﻨﺪﻩ اﻱ ﻧﻤﻴﻮﻧﻲ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺭا ﺭﻋﺎﻳﺖ ﻛﻨﻲ.

حتما انتقاد و انتقاد ازخود و بالا بردن سطح پذیرش آن در فرد و جامعه از مهم ترین و راهگشا ترین خصوصیات انسان نوین و متکامله.

1 شهریورماه 1392

ساعت بیولوژیک من انگار بهتر از ساعتی که میشناسیم کار میکنه! با تاریک شدن تدیریجی هوا و بلند شدن شب ها و تاریکتر شدن صبح ها من چند روزی است که بجای ساعت هفت ساعت هفت و نیم تو استخر هستم! نمیخواهم بنای لجاجت با بدنم بگذارم و همچنان بر سر ساعت هفت بایستم! جالبه که همون حس ساعت هفتی را دارم! بدن قبل اینکه دولت ساعت ها را دستکاری کنه خودش رو انطباق داده!

امروز دوبار با نوشا رفتیم تو اقیانوس سرد شنا کردیم. یه جورهایی انگاراگه آب گرم باشه اون لذت را نمیبریم! با وجود اینکه اولش شاید بلرزی! البته من کسی نیستم که یواش یواش تو آب برم و خودم را گرم کنم! من وقتی تصمیم گرفتم میدوم و میپرم وسط ماجرا و اونقدر که لازم بشه بدن به دما عادت کنه دست و پا میزنم. بعدش همه چیز اروم میشه. یعنی میشه دراز کشید روی آب و خود را به دست موج های نرم داد.

دیشب قرار بود یه مینوبوس لاگ جری لیموزین برای تولد وحید و مریم کرایه کنم. مثل دفعه قبل همه سایت  های مربوط ای که آن لاین رزو می کنند را چک کردم و ماشین مورد نظر را با مشخصاتی که میخواستم قیمت کردم. و خوب همه مثلا میگن حداقل سه ساعت و اینقدر قیمت و بعلاوه سرویس و پارکینگ و...ولی با تجربه قبلی یاد گرفتم که مرعوب قیمت ها و وضعیت های قاطع نشوم! فقط با درنظر گرفتن این اصل ساده که خب اونها میخوان بیزینس کنند یا نه؟!! و واقعا نسبت عرضه و تقاضا با توجه به تقویم چه جوریه؟! پس به حرف بچه ها که تا حد مسخره کردن میگن اینجا ایران نیست که بشه چونه زد! چونه میزنم! هم دفعه ‍پیش چونه زدم و صدو پنجاه دلار زیر قیمت اعلام شده اشان به توافق رسیدم و هم دیشب! و جالبه که همه اون سایتها همون ماشین مشخص را قیمت های متفاوت میدهند با شارژ کردن های مختلف! میخوام بگم اگه وقت داشته باشیم و کمی انرژی بگذاریم میشه انتخاب مناسبی کرد وبه توافق خوبی رسید!  بله اینجا هم مثل اونجا انواع و اقسام راههای کسب منفعت بیشتر مطرحه با کادو پیچ های بسیار آبرومندانه! اسمش اصلا کلاهبرداری نیست!چون اطلاعات در اختیار همگان هست  این تو هستی که باید جشمانت را بازکنی و با مطالعه و آگاهانه دست به خرید بزنی. حال خرید کالا باشه یا سرویس. اینکه ارایه اطلاعات چگونه هست و چطور با ریز و درشت کردن سایز یه نوشته و یا چیدن تابلوهای قیمت یه جورهایی کا رتو را سخت میکنند مطلبی ست که اصلا به اونها ربطی نداره! مثل همین قضیه ۶۹۹ که از لحاظ روانی تو را د رخانواده ششصد نگه میداره و نه هفتصد! ویا چند جنس پهلوی هم چیده شده اند که همگی قیمت شان به پوند است ولی یکی دوتا اون وسط قیمت برای هر صدگرم است  و نه یک پوند! و من ایرانی خجل هم وقتی برسم پای صندوق تازه به موضوع پی ببرم و بعد روی خودم نیارم که متوجه نبوده ام و پولش را بپردازم!! واقعا حقم هست اینچنین غافلگیرشدن وقتی نمی تونم خیلی ساده بگم ببخشید من فکر کردم این قیمت یه پوندش هست نه نمیخوام!  بیانکا پاکت شیررا که قسمت زیادش مصرف شده بود ولی قبل از تاریخ انقضای بقیه اش فاسد شده بود را برداشت و گفت میبرم که ‍پس بدهم!نه مسیله اصلیش اینجا پول نیست حق است. حق مصرف کننده. برای خودش حقوق قایل هست. ‍ آیا همه انسان های غربی مثل بیانکا هستند؟ نه ولی بیش از ما مثل بیانکا هستند. درسته که سیستم به اونها  این حق و این جرات و اعتماد به گرفتن حق رو داده ولی اینکه ما در اونجاهاییکه ممانعتی هم برای گرفتن حق مون نیست  نیز اقدامی نمی کنیم چون به مسیول بودن عادت نکرده ایم. به سربارکسی نبودن حق و قدرت و تصمیم را به کس دیگه نسپردن هم عادت نکرده ایم!‌ ........

................................................................

یکی جلوی این رهی رو بگیره!! بگه بابا بسه خودمون همه اینها رو میدونیم و همیشه که میخواهیم په حرفی زده باشیم همین ها رو میگیم و اصلا هم روی خودمون نمی آوریم که ما هم یکی از اونهاییم!