ﻧﻤﻴﺸﻪ اﺯ ﻛﻴﻨﻪ ﻭاﻧﺘﻘﺎﻡ ﺣﺮﻑ ﺯﺩ و ﻃﺮﻓﺪاﺭ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺑﻮﺩ! ﻧﻪ ﺗﺎ ﻛﻴﻨﻪ ﺗﻮ ﻗﻠﺐ و ﻗﻠﻤﺖ ﻫﺴت ﺗﻮ ﻫﻢ ﺩﺭ ﻫﻴﭻ ﺁﻳﻨﺪﻩ اﻱ ﻧﻤﻴﻮﻧﻲ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﺭا ﺭﻋﺎﻳﺖ ﻛﻨﻲ.

حتما انتقاد و انتقاد ازخود و بالا بردن سطح پذیرش آن در فرد و جامعه از مهم ترین و راهگشا ترین خصوصیات انسان نوین و متکامله.

24 شهریور ماه 1392

من دیشیب از مکزیک برگشتم. قبل رفتن هم کلی مطلب داشتم که بنویسم و فرصت نشد. ضمنا کامپیوترم هم روشن نمیشه و هنوز چک نکرده ام که پاور سوپلایش فقط سوخته و یا هارددیسک هم صدمه دیده! اگه اتفاق دوم افتاده باشه یعنی یه هفته کار  و کلی دردسر. صبح با همه خستگی ها رفتم شنا و بعدهم تا اونجا که از دستم برمی اومد به تمیز کردن آشپزخانه و بخصوص ظرفشویی و  گاز پرداختم!  با آشپز و اون هم کانادائی همخونه شدن از این لحاظ ها اصلا خوب نیست! فریزر پر از ظرف های پلاستیکی که روی کله همدیگر ریخته شده اند و یخچالی با بوی سیر شدید و میگوهای آب پزشده!

از توالت و حمام هم حرفی نمیزنم! فقط باخودم فکارکردم تمیز کردن و رفع نگرانی از ذهن و حالم بهتر از فکر کردن به این بدی های بیانکاست که در مقابل خوبی هایش هنوز کم رنگند! گفتم فکر کن تنها تو خونه هستی و همه این درهم ریختگی ها نیز مربوط به خودت هست و خوب باید تمیز کنی و نظمشان بدهی! اینطوری نه تنهاانرژی منفی در تن و روانت را بی اثر میکنی بلکه حس خوبی هم پیدا میکنی که برخودت تسلط داشته ای! بعد هم به یه استراتژی سه مرحله ای فکر کردم!مرحله اول خودت هی شروع میکنه خرابی های او را درست کردن بطوریکه ببینه !!!! اگه جواب نداد در نیم مرحله دوم  در میون داستان هایت بهش میگی که چقدر از نامرتب بودن و بهم ریختگی کثیفی خوشت نمیاد ! و در نیم مرحله دوم مستقیم بهش میگی دوست عزیز بهتره هردو این موارد را رعایت کنیم و اگر تو نیز مواردی هست که باید رعایت کنم به من بگو! درصورت جواب ندادن مرحله یک و دو میرم به مرحله سوم  و اینکه دوست خوبم بهتره یه جائی برا خودت پیدا کنی تا دوستی مون همینطور با احترام سرجایش بمونه!

 اما بطور کلی همیشه بخودم میگم موقع عصبانیت و دیدن بدی های هرکس سعی کن همون لحظه به خوبی هایش فکر کنی تا نرمتر و منصفانه تر شوی.